Azadima آزادی ما
خالد پیرزاده کیست؟

خالد پیرزاده کیست؟

علی بیگی خوزانی
علی بیگی خوزانی
اشتراک گذاری:

اینکه در زندان‌های جمهوری اسلامی شدید‌ترین شکنجه‌ها را تحمل کنید و بعد از آزادی بازهم از خود شجاعت نشان دهید و فریاد آزادیخواهی سر دهید تنها از قهرمانی شریف و شجاع مثل خالد پیرزاده بر می‌آید. اما در حد و فاصل دستگیری تا آزادی خالد پیرزاده، بر این ایرانی آزادیخواه چه گذشت و وی بعد از تحمل چه چیزهایی از زندان آزاد شد؟ در ادامه به این سوالات پاسخ خواهیم داد.

خالد پیرزاده کیست؟ 

خالد پیرزاده قهرمان پرورش اندام جهان و زندانی سیاسی است که پنجم خردادماه سال ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. هفت ماه پس از دستگیری، بهمن ماه ۱۳۹۸ آقای پیرزاده به اتهام اجتماع و «تبانی به‌قصد برهم زدن امنیت کشور» و «توهین به رهبری» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به هفت سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در خردادماه ۹۹ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.

پیرزاده تا اول مرداد ۹۹ در زندان اوین زندانی بود و پس از آن به زندان فشافویه (تهران بزرگ) منتقل شد. بیست و چهارم تیر ۱۴۰۰ اما خالد پیرزاده به سالن ۲ بند عمومی زندان شیبان اهواز منتقل شد. این مسئله انتقاد شدید وکیل آقای پیرزاده را در پی داشت زیرا با قانون تفکیک زندانیان در تضاد بود و جان خالد پیرزاده را در خطر می‌انداخت.

این قهرمان پرورش اندام که در زمان بازداشت ۱۲۷کیلوگرم وزن داشت تحت شکنجه شدید بازجوهای زندان قرار گرفت که این مسئله به شکستگی یکی از زانوهای او، شکستگی و  آسیب مهرها‌ی ستون فقرات، بیماری قلبی و همچنین نزدیک به ۸۰ کیلوگرم کاهش منجر شد.

خالد پیرزاده که از دیدگاه سیاسی مشروطه‌خواه است، در دوران زندان خود خبر داده بود که به همکاری با شبکه «فرشگرد» و شعارنویسی نیز متهم شده اما تاکید کرده است اقداماتی که او انجام داده همگی به عنوان یک کنش مدنی و در چهارچوب قوانین حقوق بشری بوده و کاری نکرده که بابت آن بخواهد «مجرم» شناخته شود.

اعتصاب غذا و دوختن لب‌ها

خالد پیرزاده اولین دوره اعتصاب غذا خود را  در اسفندماه ۹۹ با دوختن لب‌هایش در زندان شروع کرد اما در تاریخ ۱۸ اسفندماه ۹۹ پس از امضای برگه‌های مربوط به درخواست آزادی مشروط توسط مسئولان زندان و وعده مقامات زندان درباره رسیدگی به خواسته‌هایش به اعتصاب خود پایان داد. مقامات زندان اما به وعده‌های خود در رابطه با خواسته‌های آقای پیرزداده عمل نکردند و  او به همین دلیل  بار دیگر از ۲۳ اسفندماه ۹۹ اعتصاب غذا کرد و این بار با  وعده‌ی مأموران قضایی و امنیتی پرونده درباره موافقت با درخواست مرخصی‌ در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ به اعتصاب غذا پایان داد.

بعد از پایان دادن به اعتصاب غذا، خالد پیرزاده به قید وثیقه برای دنبال کردن مراحل درمان خود از زندان آزاد شد. در حالی که قرار بود آقای پیرزاده با قید وثیقه آزاد باشد اما نیروهای امنیتی به وثیقه گذار او در جهت پس گرفتن وثیقه فشار آوردند و به همین دلیل او مجبور شد تا شانزدهم تیرماه ۱۴۰۰ خود را به زندان فشافویه معرفی کند. بعد از بازگشت به زندان، نیروهای حکومتی خالد پیر زاده را ۲۳ تیر ماه دون اطلاع قبلی به مکان نامعلومی منتقل کردند. 

خالد پیرزاده پیش از بازگشت به زندان در گفتگو با کیهان لندن توضیح داد با وجود اینکه به او وعده داده بودند مرخصی درمانی او منتهی به آزادی مشروط خواهد شد اما با گذشت ۲۰ روز از مرخصی دادگاه اعلام کرد او باید به زندان بازگردد و ۱۰ روز غیبت نیز با مجازات شلاق برای او محاسبه شده است. 

کیهان لندن در این باره نوشته که وعده مرخصی درمانی منجر به آزادی برای خالد پیرزاده تنها یک اقدام تبلیغاتی بوده است. خالد پیرزاده در مصاحبه خود با کیهان لندن گفت:

«در بحبوحه انتخابات به من گفتند برو دنبال زندگی‌ات» و «حتی پیش از آزادی ماموران سازمان اطلاعات سپاه آمدند زندان با من صحبت کردند گفتند نباید بعد از آزادی صحبت کنی؛ من هم به آنها گفتم من یک کنشگر مدنی هستم و صحبت می‌کنم؛ اگر نقدی دارم مطرح می‌کنم. مگر آزادی بیان نداریم؟ آنها گفتند که «آزادی پس از بیان هم داریم» و من به مأموران گفتم باشه، من می‌روم بیرون و ثابت می‌شود که «آزادی پس از بیان» هم نداریم!»

خالد پیرزاد ورزشکار بدن ساز

خالد پیرزاده در مورد بازگشت خود به زندان نیز اینگونه به کیهان لندن توضیح داده است: 

«الان هم که می‌خواهم برگردم زندان معلوم نیست می‌خواهند چه بلایی سر من بیاورند. من می‌دانم اخلاق اینها چطوریست. الان گفته‌اند بگذار بیاوریمش داخل زندان، بعد با او تسویه حساب می‌کنیم! حالا مرا می‌برند انفرادی، مرا مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار می‌دهند. من در زندان اوین و بعد از عمل جراحی با اینکه روی ویلچر بودم مورد ضرب و جرح مأموران قرار گرفتم؛ عصا زیر بغلم بود که مورد ضرب و جرح قرار گرفتم. در زندان تهران بزرگ هم با اینکه یک ماه از عمل جراحی‌ام گذشته بود و هنوز بخیه‌ها را نکشیده بودند، یک نگهبان به اسم ایرج شاملی مرا مورد ضرب و جرح قرار داد

شکنجه سنگین و اعدام مصنوعی

خالد پیرزاده در بخش دیگر از مصاحبه خود با کیهان لندن از بکارگیری شکنجه‌های وحشیانیه علیه خود از جمله اعدام مصوعی خبر داد.

«دو بار طناب دار گردنم انداختند. حکم وحشت اعدام! در بازجویی‌های روزهای اول چون ورزشکار بودم، بدن قوی و روی فرم و ۱۲۷ کیلو وزن داشتم و دور بازوی من ۵۳ سانتیمتر بود. اینها از حرصی که داشتند به من رحم نکردند و مرا تا حد مرگ شکنجه می‌کردند. دست‌های مرا می‌گذاشتند لای در فلزی اتاق بازجویی و در را بهم می‌کوبیدند! در دوران بازجویی دو نفر از بغل سوار زانوی من شدند؛ زیر زانوم خالی بود. زانوم شکست و از جایش در آمد! رباط صلیبی و ای‌سی‌ای و پی‌سی‌ال پایم پاره شد و اینقدر وضعیت حادی پیش آمد که در بیمارستان آرمان تحت عمل جراحی قرار گرفتم. الان یکسال از عمل جراحی‌ام گذشته اما هنوز خوب نشده‌ام و هنوز که هنوزه مجبورم با عصا راه بروم.»

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت:

«در طول بازجویی‌ها ۹ مهره کمرم آسیب دید؛ دیسک ۳ مهره گردن و ۴ مهره بین دو کتف بیرون زده و ۲ مهره دنبالچه شکسته است که نیازمند به عمل جراحی فوریست. نخاع من به دلیل شکستگی مهره‌های کمرم آسیب دیده و نیازمند تزریق نخاعی دارو هستم. آیا انسانیست که با این وضعیت اسفناک جسمی و روحی و روانی خودم را به زندان معرفی کنم؟! چون هیچ رسیدگی در زندان به من نمی‌شود. داروهای تاریخ مصرف‌گذشته، داروهای بی‌کیفیت و داروهایی که اصلاً مشخص نیست چه هستند را به من می‌دهند؛ این داروها را در بسته‌بندی فله‌ای می‌آورند زندان و اصلاً معلوم نیست چه داروهایی هستند!»

آقای پیرزاده در بخش دیگری از صحبت‌های خود در مورد ممنوع ملاقات بودن خود نیز به کیهان لندن توضیح داد:

«من ۲۵ ماه بدون ملاقات و مرخصی بودم؛ کجای قانون نوشته که یک زندانی ۲۵ ماه از حق مرخصی و حتی ملاقات محروم باشد؟ این‌ها همه قانون‌های نانوشته‌ای است که درباره زندانیان اجرا می‌شود. دستگاه قضایی ما هیچ استقلالی ندارد و در عمل نهادهای امنیتی هستند که به آنها می‌گویند چه بنویسید و چه کاری انجام دهید. می‌گویند شکنجه بدهید، و مأموران زندان شکنجه می‌دهند.»

«آقای رئیسی که می‌گوید همیشه در قوه قضاییه حامی عدالت و حقوق بشر بوده، یکبار آمد ببیند در زندان چه بلایی سر من آوردند؟ بطوریکه من ورزشکار خودم را خراب می‌کردم؟! کجا بود که ببیند شش نفر من ورزشکار را حمام می‌کردند؟ کجا بود که ببیند آنهمه فحاشی به مادر درگذشته‌ی من شد؟ کجا بود که دو بار طناب دار انداختند گردن من و مراسم اعدام وحشت اجرا کردند؟ دموکراسی اسلامی همین است؟ همه حکومتداری این نظام با توسل به قوه قهریه است. فقط با زور چماق است. مطلقا انتقادپذیر نیستند. من یک ورزشکار کشورم هستم؛ چرا باید حال و روز من اینطور باشد؟»  

 خالد پیرزاده این بار برای اعتراض پلک خود را دوخت:

بر اساس یک فایل صوتی که نهم دی ماه ۱۴۰۰ از خالد پیرزاده در در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، او گفته است که در یک اقدام اعتراض به دلیل به دلیل «خلف وعده مسئولان» و «بی‌احترامی‌های مکرر به خانواده‌اش» یک پلک خود را دوخته است و مسئولان زندان پس از این اقدام او، اجازه ملاقات او با پزشک زندان را نداده‌اند.

برخورد نیرو انتظامی با خانواده پیرزاده و تخلیه خانه وی

در راستای آزار و اذیت خانواده خالد پیرزاده، حکم تخلیه خانه او از طرف قوه قضائیه به کلانتری ۲۷ کوی سعدی اهواز و بدون طی روند قانونی و اطلاع قبلی از طریق سامانه سنا اطلاع داده شده و در عرض سه روز باید تخلیه منزل صورت بگیرد. ویدئویی از برخورد نیروهای‌های انتظامی با خانواده خالد پیرزاده در شهریورماه ۱۴۰۰ منتشر شد که نشان می‌دهد مامور برای اجرای حکم تخلیه همسر آقای پیرزاده را هل داده و به زمین می‌اندازد.

آزادی خالد پیرزاده از زندان

با وخامت شدید حال خالد پیرزاده و در شرایطی که آثار شکنجه کاملا در ظاهر او مشهود بود، وی سرانجام در روز ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ از زندان شیبان اهواز آزاد شد. ویدئو منتشر شده از این قهرمان پرورش اندام حاکی از این بود وی توانایی راه رفتن و ایستادن روی پاهای خود را ندارد. همچنین همسر خالد پیرزاده از چند مرحله تشنج و وضعیت اورژانسی سلامت او خبر داده بود.

آزادی خالد پیرزاده از زندان

شعار زن زندگی آزادی بر روی تخت بیمارستان

خالد پیرزاده بعد از آزادی از زندان به دلیل وخامت حال و گذراندن مراحل درمان خود به تهران منتقل شد. با اینکه حال آقای پیرزاده بعد از مراحل درمان نیز چندان مساعد نبود در پیامی خطاب به مردم ایران گفت:  

«هموطنان من، نگران حال من نباشید ازتون خواهش می‌کنم. نگران ایران باشید که حالش خیلی بده به فکر ایران سرزمین مادریمون باشید.

خالد پیرزاده هچنین عکسی از خود در تخت بیمارستان منتشر کرد که در آن کاغذی را در دست دارد که روی آن شعار «زن زندگی آزادی » نوشته شده بود.

مقالات بیشتر

سپیده قلیان نماد شجاعت و ایستادگی

سپیده قلیان نماد شجاعت و ایستادگی

زندانی سیاسی

سپیده قُلیان فعال مدنی و زندانی سیاسی ایرانی است که در بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۱ بلافاصله پس از آزادی از زندان اوین به دلیل شعار دادن علیه علی خامنه‌ای با حمله نیروهای حکومتی بازداشت شد. اما سپیده قُلیان کیست و چه اتفافاتی در زندگی او رخ داده است تا به این مرحله از شجاعت برسد؟ در این مقاله سوابق و مبارزات سپیده قلیان علیه جمهوری اسلامی را بررسی خواهیم کرد.

حسین رونقی کیست؟

حسین رونقی کیست؟

زندانی سیاسی

وبلاگ نویس و زندانی سیاسی که علیرغم دستگیری‌های متعدد و شکنجه‌های زیاد کماکان فریاد آزادی خواهی را سر داده, در این مقاله با نگاهی به زندگی نامه او بررسی خواهیم کرد که حسین رونقی کیست و چرا جمهوری اسلامی تا این اندازه به این فعال مدنی فشار وارد می‌کند.

آرش صادقی کیست؟

آرش صادقی کیست؟

زندانی سیاسی

آرش صادقی دانشجو اخراجی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، فعال مدنی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی ایرانی که در جریان خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۱ بسیار شنیده شده است. در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به زندگینامه آرش صادقی و وضعیت او در زندان اوین.

جمهوری اسلامی با شکنجه توماج صالحی به دنبال چیست؟

جمهوری اسلامی با شکنجه توماج صالحی به دنبال چیست؟

زندانی سیاسی

توماج صالحی رپر، فعال مدنی، فعال سیاسی و از مخالفان دیکتاتوری جمهوری است که بدون محاکمه و در بی‌خبری کامل در یکی از زندان‌های جمهوری اسلامی زندانی شده است. در ادامه این مقاله سعی می‌کنیم نگاهی داشته باشیم بر وضعیت توماج صالحی در زندان و بررسی کنیم که جمهوری اسلامی با شکنجه توماج صالحی به دنبال چیست.