حکومت جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری دینی است؛ در این حکومت، دین مورد نظر حکومت به همه افراد جامعه اجبار شده و در صورتی که افراد جامعه دینی جز آنچه مطلوب حکومت است را برگزینند، خطر مرگ را بر جان خواهند خرید. یکی از ادیانی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده و پیروان آن همواره در طول تاریخ چهل و چند ساله این حکومت مورد تبعیض، شکنجه و کشتار سیستماتیک قرار گرفتهاند دین بهائیت است.
جمهوری اسلامی نه تنها شهروندان بهائی را به رسمیت نمیشناسد بلکه از ابتدا استقرار خود تلاش کرده است تا پیروان این دین را از طریق سرکوب خشن و مرگبار تحت فشار قرار داده و از طرق مختلف به آنها ظلم بورزد. در این مقاله با نگاهی به حدود نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران برخی از برجستهترین جنایات جمهوری اسلامی علیه جامعه بهائیت را بر خواهیم شمارد و به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
تبعیض و ظلم جمهوری اسلامی علیه بهائیت
جمهوری اسلامی با اصل وجود بهائیت سر ستیز دارد و در واقع گسترش بهائیت را یک خطر برای ماهیت خود و دین مطلوب خود یعنی اسلام شیعی میداند. به همین دلیل، علیرغم ظلم به همه مردم ایران از راههای مختلف، همواره بهائیان مورد خشم مستقیم و لخت حکومت جمهوری اسلامی قرار میگیرند. از جمله روشهایی که این حکومت دیکتاتوری برای فشار علیه بهائیت و بهائی گری از آنها استفاده میکنند عبارتند از:
منع حق تحصیل بهائیان در جمهوری اسلامی
افرادی که از ادیان به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی (زرتشتی، اسلام، کلیمی، مسیحی) پیروی نمیکنند فاقد امتیازات شهروندی مشابه با سایر شهروندان ایران هستند. دین بهائیت نیز در قانون جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده و حق تحصیل به راحتی از پیروان آن سلب میشود.
درواقع، علاوه بر منع سیستماتیک ثبت نام بهائیان در مدارس و دانشگاهها (یکی از شرایط شرکت در آزمون کنکور سراری اعتقاد به اسلام و يا یکی از اديان رسمی مطرح در قانون اساسی است) سرویسهای امنیتی جمهوری اسلامی به مدارس بهائیان حمله کرده، دانش آموزان را دستگیر و مدارس را تخریب میکنند.
عدم صدور مدارک شناسایی یا حقوقی
برای دریافت مدارک شناساییی یا حقوقی نظیر کارت ملی، شناسنامه، گذرنامه، کارت بانکی یا گواهینامه رانندگی از ادارات دولتی جمهوری اسلامی، فرد متقاضی حتما باید خود را مطیع از یکی از ادیان به رسمیت شناخته شده توسط حکومت معرفی کند. چنانچه توسط خود فرد یا ولی قانونی او اعلام شود که به آیین بهائیت اعتقاد دارد، از صدور هرگونه مدرک شناسایی یا حقوقی جلوگیری خواهد شد.
جلوگیری از ازدواج بهائیان
ازدواج بهائیان در حکومت جمهوری اسلامی غیر قانونی است و چنانچه دفتر ازدواجی ازدواج بین دو فرد بهائی را به ثبت برساند به دلیل ترویج فحشا مورد برخورد نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی قرار میگیرد.
بعلاوه، زنان و مردان مسن بهائی که پیش از انقلاب اسلامی 57 در ایران ازدواج کردهاند نیز از طریق نهادها امنیتی از جمله نیرو انتظامی تحت فشار قرار میگیرند تا از یک دیگر جدا شده و مجدد طبق قوانین اسلام با یک دیگر ازدواج کنند.
مصادره املاک و تخریب خانههای بهائیان
از دیدگاه جمهوری اسلامی، ماهیت یک انسان به دین اوست و در صورتی که دین مطلوب حکومت را پیروی نکنید، حق زیست نخواهید داشت. از همین رو، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، املاک بهائیان با احکام دادگاههای انقلاب به مصادره حکومت در آمده است.
از جمله مصادره اموال بهائیان توسط حکومت جمهوری اسلامی میتوان به مصادره شرکت نونهالان در سال ۱۳۵۷ و مصادره زمینهای کشاورزان اصفهانی و سمنانی در دهه ۸۰ و ۹۰ هجری خورشیدی اشاره کرد.
همانطور که عنوان شد، حق زیستن از بهائیها در جمهوری اسلامی سلب میشود و به همین منظور، علاوه بر مصادره اموال، جمهوری اسلامی همواری سعی داشته تا خانه بهائیان را تخریب کرده و از این طریق پیروان این اقلیت دینی را مورد آزار و اذیت قرار دهد. تخریب خانههای بهائیان تنها به سالهای اولیه انقلاب اسلامی ۵۷ خلاصه نشده و در سال ۱۴۰۱ نیز شاهد تلاشهای حکومت در این راستا بودهایم.
حمله ماموران حکومتی به روشنکوه مازندران در سال ۱۴۰۱ برای تصرف و تخریب خانههای بهائیان به خوبی نشان میدهد که بعد از حدود نیم قرن آزار و اذیت بهائیان توسط جمهوری اسلامی، این حکومت رفتارهای بهائی ستیزانه خود را حتی تشدید کرده است.
فشار به صاحبان کار برای اخراج بهائیان
حکومت جمهوری اسلامی نه تنها بهائیان را از کار در مشاغل دولتی محروم ساخته و کسب و کار آنان را مصادره میکند، بلکه توسط نهادهای امنیتی تلاش میکند تا به صاحبان مشاغل خصوصی نیز فشار وارد کند که کارکنان بهائی خود را اخراج نمایند. جمهوری اسلامی همواره با عنوان کردن اتهام «تحدید علیه امنیت ملی» فشار به کسب و کارها را توجیه میکند اما این درحالی است که آنها معمولا کسب و کارهایی کوچک مثل سوپرمارکتها، مغازههای تعمیر لوازم خانگی یا لباس فروشیها هستند.
کشتار بهائیان توسط جمهوری اسلامی
علاوه بر تمام تبعیض سیستماتیک جمهوری اسلامی نسبت به بهائیان، مراجع تقلید شیعه به سردمداری علی خامنهای، بهائیان را کافر و نجس تشخیص دادهاند. بنابراین، داد و ستد با بهائیان برای مسلمانان حرام بوده و حتی بنا بر عقیده بسیاری از آنها با کشتن یک بهائی کافر دربهای بهشت به سمتشان باز خواهد شد!
اما سابقه کشتار بهائیان توسط جمهوری اسلامی حتی به پیش از آغاز رهبری علی خامنهای آغاز گردیده و با تفسیر کافر بودن، دادگاههای انقلاب به راحتی میتوانند برای بهائیان حکم اعدام صادر کنند. تعداد کشته شدگان و اعدام شدگان بهائیان در تاریخ زیست جمهوری اسلامی به طور دقیق مشخص نیست اما ایرانیانی که تنها به جرم بهائیت مورد قتل حکومتی قرار گرفتهاند و قتل آنها به تایید سازمانهای حقوق بشری رسیده است به شرح زیر هستند:
مونا محمود نژاد اعدام شده در سال ۱۳۵۷ زمانی که تنها ۱۷ سال داشت.
۹ عضو محفل اول بهائی و دو عضو جامعه بهائی به نامهای کامبیز صادقزاده میلانی، عبدالحسین تسلیمی، هوشنگ محمودی، ابراهیم رحمانی، حسین نجی،
منوچهر قائممقامی، عطاالله مقربی، یوسف قدیمی، بهیه نادری، یوسف عباسیان و حشمتالله روحانی که در سال ۱۳۵۹ بازداشت شده و هرگز خبری از آنها نشد!تیرباران محمود مجذوب، کامران صمیمی، جلال عزیزی، قدرتالله روحانی، مهدی امین،
سیروس روشنی اسکویی و عزتالله فروهی،
هفت عضو محفل دوم بهایی در ایران در سال ۱۳۶۰.
تیرباران جهانگیر هدایتی، شاپور مرکزی، فرهاد اصدقی، فرید بهمردی، احمد بشیری،
اردشیر اختری و امیرحسین نادری هفت عضو محفل سوم بهائی در سال ۱۳۶۳
و مرگ حسن محبوبی، عضو دیگر این محفل در سال ۱۳۷۰ در یک تصادف مشکوک.
بنابر آمارهای سازمانهای حقوق بشری، حداقل ۲۰۰ بهائی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون در ایران اعدام یا توسط عوامل حکومت کشته شدهاند.
این در حالی است که حتی مجوز دفن برای پیکر این افراد صادر نشده و خانوادههای قربانیان ناچار به دفن پیکر آنها در گورستانهای شخصی خود هستند.
در روز های پر تلاطم و انقلابی ایران بسیاری از بهائيان بی دلیل بازداشته شده اند صدای بهائيان ایران باشیم - به امید ایران آزاد