تشکیل یک حکومت دیکتاتوری در قرن بیستم یا بیست و یکم شاید کار دشواری نبوده باشد اما موروثی کردن آن چرا؛ به همین دلیل است که در حال حاضر تعداد دیکتاتوریهایی که حکومت آنها در یک دودمان به ارث میرسد از تعداد انگشتان دست کمتر هستند. شاید بتوان حکومت کره شمالی را تنها دیکتاتوری عصر حاضر برشمرد که علیرغم تشکیل در یکصد سال گذشته، قدرت در آن به شکل موروثی انتقال پیدا میکند.
اما اینطور که از شواهد پیداست، جمهوری اسلامی حالا آشکارا خود را رقیب سخت حکومت کمونیستی کره شمالی دانسته و قصد دارد با جایگزینی علی خامنهای با پسرش مجتبی خامنهای، چرخه حکومت را موروثی کند.
گمانهزنیهای مربوط به تصاحب قدرت توسط مجتبی خامنهای پس از مرگ علی خامنهای سالها است که به گوش میرسد اما در سال جاری بیش از هر زمان دیگری به این گمانه زنیها پرداخته شد و حتی برخی مقامات حکومتی نیز پیش از خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی در شهریور ۱۴۰۱ در حال آماده سازی این انتقال قدرت بودند.
موروثی شدن چرخه قدرت در جمهوری اسلامی و رهبری مجتبی خامنهای
به نقل از رسانههای غیر رسمی درون حکومت، علی خامنهای از کودکی پسر دومش مجتبی را برای رهبری تربیت و همواره از نام بردن اون به عنوان جانشین مقام ولایت فقیه استقبال کرده است. اما آیا موروثی شدن قدرت در جمهوری اسلامی در واقعیت شدنی است؟ چه شرایطی باید در جامعه فراهم باشد تا رهبری یک دیکتاتوری از پدر به پسر انتقال یابد؟ در صورت رهبری مجتبی خامنهای، وی تا چه اندازه در حفظ قدرت موفق خواهد بود؟ در ادامه سعی میکنیم به این سوالات پاسخ دهیم.
مجتبی خامنهای کیست؟
مجتبی خامنهای فرزند دوم علی خامنهای و متولد ۱۳۴۸ است. وی دومین پسر علی خامنهای و داماد غلامعلی حداد عادل است. براساس منابع غیر رسمی، نیروهای شبه نظامی بسیج و شاخه برون مرزی سپاه پاسداران یعنی سپاه قدس، در پشت پرده تحت امر مستقیم مجتبی خامنهای قرار دارند و بسیاری از شرکتها و نهادهای زیر مجموعه علی خامنهای نیز توسط مجتبی خامنهای اداره میشوند.
در طول ۲۰ سال گذشته، همواره از مجتبی خامنهای به عنوان یک دست پشت برده یاده شده است و از مهمترین نمونه دخالت وی در امور کشور میتوان به اتهام مهدی کروبی نسبت به او برای دخالت در انتخابات ۱۳۸۴ اشاره کرد. همچنن، در دی ۱۳۹۰، مصطفی تاج زاده سیاستمدار اصلاح طلب ایرانی، گفت که پرونده قضایی او و همسرش، فخرالسادات محتشمی پور مستقیماً زیر نظر مجتبی خامنهای قرار دارد و تمامی فشارهای وارد شده به او و خانوادهاش خواست مستقیم مجتبی خامنهای است.
موروثی شدن قدرت در دیکتاتوری نیازمند چیست؟
حکومت کره شمالی تنها حکومت خودکامهای است که توانسته در یکصد سال اخیر قدرت را در بین یک خانواده موروثی کند و به نظر میرسد که حالا این کشور کمونیستی و منزوی به یک الگو برای مقامات جمهوری اسلامی تبدیل شده است و مسئولان تصمیم گیرنده این نظام دیکتاتوری قصد دارند با موروثی کردن قدرت سرعت تبدیل شدن ایران به کره شمالی را افزایش دهند. اما موروثی شدن قدرت نیازمند زمینههایی در جامعه است و بدون آنها این مسئله تقریبا امکان پذیر نیست. این زمینهها عبارتند از:
ابر انسان بودن رهبر
قدیس سازی از ویژگیهای مشترک نظامهای دیکتاتوری است. با این حال، برای اینکه بتوانید قدرت را در دیکتاتوری مشابه چیزی که کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل در سال ۱۹۹۴ انجام دادند موروثی کنید، دستگاه پروپاگاندا دیکتاتوری شما باید بتواند اکثریت قریب به اتفاق مردم جامعه را به این باور برساند که رهبر دیکتاتوری یک ابر انسان واقعی است و هیچ ویژگی مشترکی با مردم معمولی ندارد. زمانی که کیم این سونگ، بنیانگذار و رهبر نسخت کره شمالی درگذشت، مردم کره شمالی به پروپاگاندا ابر انسان بودن رهبر خود باور داشتند که این مرگ را باور نمیکردند و تصور میکرند رهبر آنها به عنوان یک ابر انسان هرگز نمیمیرد!
با معرفی رهبر دیکتاتوری به عنوان یک ابر انسان، زمینه برای این مسئله آماده میشود که «ژن ابر انسانی» از طریق خون انتقال یافته و چه کسی بهتر از فرزند رهبر قدیمی که چرخه رهبریت ابرانسانها بر کشور را افزایش دهد!
عدم دسترسی مردم به اطلاعات آزاد
زمانی که دسترسی مردم به اطلاعات آزاد امکان پذیر نباشد، اکثریت جامعه همان چیزی که دیکتاتور به آنها خواهد گفت را میپذیرند. زمانی که کیم جونگ ایل جانشین پدرش شد، رسانههای کره شمالی که تماما در اختیار حکومت قرار دارند، وی را یک ابرانسان دیگر همانند پدر معرفی کردند و با توجه به اینکه هیچ منبع اطلاعاتی دیگری در کره شمالی وجود نداشته و ندارد، اکثریت قریب به اتفاق مردم این پروپاگاندا را باور کردند.
کوچک شدن حلقه دوستان
یکی از دلایلی که میتواند دیکتاتوری را به سمت موروثی شدن سوق دهد، کوچک شدن حلقه دوستان در حکومت است؛ به بیان خیلی ساده، زمانی که دیکتاتور حتی به حلقه داخلی حکومت اعتماد نداشته باشد تنها میتواند به فرزندش اعتماد کرده و او را جانشین خود کند.
آیا رهبری در جمهوری اسلامی موروثی میشود؟
با توجه به شرایط امروز جامعه ایران، بعید به نظر میرسد که مجتبی خامنهای به صندلی رهبری جمهوری اسلامی برسد. البته، دلیل این مسئله به عدم علاقه علی خامنهای نسبت به رهبر شدن فرزندش بر نمیگردد، بلکه باید صبر کرد و دید تا زمان مرگ علی خامنهای اصلا چیزی به عنوان جمهوری اسلامی وجود دارد یا خیر!
جمهوری اسلامی برخلاف الگو خود کره شمالی، شرایط لازم برای موروثی کردن حکومت را دارا نیست. هم اکنون اکثریت جامعه ایران از علی خامنهای تنفر دارند و به هیچ عنوان او را به رسمیت نمیشناسند و علیرغم تبلیغات گسترده دستگاه پروپاگاندا جمهوری اسلامی، نه تنها مردم به چشم ابر انسان به علی خامنهای نگاه نمیکنند، بلکه در خیابانهای ایران بر علیه او و فرزندش شعار سر میدهند.
مردم ایران هرچند با مشقت فراوان، به اطلاعات آزاد دستری پیدا میکنند و بویژه قشر جوان، به خوبی با سبک زندگی در یک جامعه آزاد آشنایی دارند. شاید ایده موروثی شدن حکومت در جمهوری اسلامی از زمانی که علی خامنهای در دوره ریاست جمهوری خود در سال ۱۳۶۸ به کره شمالی سفر کرد، در ذهن او نقش بسته باشد اما نه الان دهه ۹۰ میلادی است و نه ایران کره شمالی.
در صورت رهبری مجتبی خامنهای، وی تا چه اندازه در حفظ قدرت موفق خواهد بود؟
علیرغم اینکه رهبر شدن مجتبی خامنهای کاملا دور از ذهن به نظر میرسد اما در صورت چنین اتفاقی، آیا او میتواند همانند پدر خود همه قدرت را در دست بگیرد؟ در شرایط کنونی جامعه ایران، شاید مجتبی خامنهای برای درون حکومت گزینه خوبی باشد و انتخاب وی به عنوان رهبر بتواند همه سران جمهوری اسلامی را راضی نگه دارد.
در طرف مقابل، واکنش مردم به مرگ خامنهای اما بسیار متفاوت خواهد بود. مرگ علی خامنهای میتواند یک نکته پایان برای جمهوری اسلامی باشد. برخلاف مقامات بلند پایه، بسیاری از نیروهای حکومتی طرفدار جمهوری اسلامی بدون نگاه سیاسی، تنها به شخص علی خامنهای وفادار هستند و مرگ او میتواند به ناامیدی و ریزش نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی منجر گردد.
همچنین، این امکان وجود دارد تا مرگ علی خامنهای به بزرگترین فراخوان عمومی برای مردم ایران تبدیل شود و جمعیت غیر قابل کنترلی به خیابانها بیایند. دور از ذهن نیست مردمی که به دلیل باخت تیم حکومتی فوتبال به خیابانها آمدند و شادی کردند با مرگ دیکتاتور ظالم خود تمام مراکز جمهوری اسلامی را تسخیر کنند.