در حکومتهای تمامیتخواه، همه چیز در اختیار ایدئولوژی نظام حاکم قرار میگیرد و در واقع هر چیزی یا هرکسی که در خدمت ایدئولوژی یا دستگاه پروپاگاندا حکومت نباشد، طرد یا سرکوب خواهد شد.
ورزش در نظام جمهوری اسلامی نیز دقیقا از همین قانون پیروی کرده و در طول حیات چهل و چندساله این حکومت همواره شاهد استفاده تبلیغاتی از ورزشکاران بودهایم.
اما چرا جمهوری اسلامی که خود را حکومت خدا بر روی کره زمین میداند تا این اندازه به تبلیغ از طریق ورزشکاران نیاز دارد؟ این حکومت چگونه در طول سالها از ورزشکاران استفاده تبلیغاتی کرده است؟ آیا با توجه به شرایط کنونی ایران، تبلیغات حکومتی از طریق ورزشکاران فایدهای برای نظام جمهوری اسلامی خواهد داشت؟ برای پاسخ به این سوالات ادامه این مطلب را دنبال کنید
چرا جمهوری اسلامی به ورزشکاران نیاز دارد؟
یک حکومت دیکتاتوری برای بقا عمر خود همیشه به دو عامل حمایت خارجی و راضی نگه داشتن حلقه سخت طرفداران خود نیاز دارد.
جمهوری اسلامی، بیش از هر دیکتاتوری دیگری به حمایت و یا حداقل بی اهمیتی حکومتهای خارجی نسبت به نقض حقوق بشر نیازمند است زیرا اقتصاد وابسته به نفت این حکومت با تحریمهای خارجی میتواند با مشکلات اساسی مواجه شود و همین مسئله سران آن را مجاب میسازد که یک شرایط عادی از حکومت خود به خارج از مرزهای ایران عرضه کنند.
همانند اهمیت جلب رضایت حکومتهای خارجی، جمهوری اسلامی به حلقه سخت طرفداران خود نیز نیاز دارد زیرا یک نظام دیکتاتوری بیش از هر چیزی از طرفداران و پایگاه مردمی خود قدرت میگیرد. در واقع، طرفداران حکومت جمهوری اسلامی باید برای پاسخ به انتقاد مخالفان حکومت چیزی برای عنوان کردن داشته باشند وگرنه همین مسئله ممکن است به لغزش ایمان آنها به حکومت منجر گردد.
به عنوان مثال، زمانی که یک مخالف رژیم از عدم کارایی حکومت در زیرساختهای ورزشی یا اذیت و آزار ورزشکاران توسط حکومت انتقاد کند طرفدار حکومت سعود تیم فوتبال به جام جهانی یا دیدار ورزشکاران منتخب رژیم با مقامات را به عنوان پاسخ ارائه خواهد کرد.
بنابراین، میتوان اینطور نتیجه گرفت که حکومت جمهوری اسلامی به ورزشکاران به عنوان عضوی از دستگاه پروپاگاندا خود نگاه میکند و از آنها برای پیشبرد اهداف خود در داخل و خارج از مرزهای ایران استفاده مینماید تا بتواند طول عمر خود را افزایش دهد.
چگونگی استفاده تبلیغاتی جمهوری اسلامی از ورزشکاران
نمونههایی که در زیر مشاهده میکنید به خوبی بیانگر این هستند که جمهوری اسلامی به ورزشکاران برای پروپاگاندا عادی بودن حکومت خود نیاز دارد و ورزش و وزشکار نقش مهمی در دستگاه تبلیغاتی آن بازی میکند.
ممنوعیت مبارزه با ورزشکاران اسرائیلی
جمهوری اسلامی اسرائیل را به عنوان یک کشور به رسمیت نمیشناسد و حتی علیرغم عادی سازی روابط بین کشورهای عربی و این کشور، هنوز خصومت به بین تهران و تلآویو وجود دارد. از همین رو، جمهوری اسلامی تلاش میکند که از طریق ورزشکاران به ترویج ایدئولوژی اسرائیل ستیزی خود ادامه دهد.
ممنوعیت مبارزه با ورزشکاران اسرائیلی از آن ممنوعیتهای مخصوص جمهوری اسلامی است که همیشه سعی میکند آنها را خودجوش نشان دهد. از ابتدا استقرار جمهوری اسلامی در ایران، هیچ یک از ورزشکاران ایرانی با پرچم جمهوری اسلامی با ورزشکاران اسرائیلی مسابقه ندادهاند؛
نکته جالب در مورد این مسئله اینجاست که تا اواسط دهه هشتاد هجری خورشیدی رسانههای حکومتی با صراحت کامل اعلام میکردند که ورزشکاران ایرانی به دلیل حمایت از مردم فلسطین از مسابقه با حریفان اسرائیلی منصرف شدهاند اما با گذشت زمان و تغییر بخش عمدهای از افکار عمومی نسبت به این مسئله، استراتژی دستگاه پروپاگاندا جمهوری اسلامی نسبت به ممنوعیت مسابقه با نمایندگان اسرائیل تغییر یافت.
با انتقادات درون و بیرون جامعه ورزش به این ممنوعیت و همچنین فشار فدراسیونهای ورزشی خارجی، سازمانهای حراستی ورزشی از روشهایی مثل مصدومیت اجباری و باخت اجباری پیش از رسیدن به حریف اسرائیلی برای جلوگیری از رو به رو شدن نمایندگان ایران و اسرائیل استفاده میکنند.
در واقع، مسابقه دادن با حریفان اسرائیلی تا حد زیادی شبیه به ادعای مقامات جمهوری اسلامی در مورد مخالفان سیاسی این حکومت و علی خامنهای است؛ همانطور که مدعی هستند هیچ مخالف سیاسی در داخل ایران وجود ندارد، مدعی هستند که هیچ ورزشکاری تاکنون شرایط ایدهآل برای مسابقه با حریف اسرائیلی خود را نداشته است!!
دیدار اجباری ورزشکاران با مقامات جمهوری اسلامی
دیدار اجباری با مقامات سیاسی حکومت جمهوری اسلامی از جمله علی خامنهای یکی دیگر از استفادههای تبلیغاتی حکومت از ورزشکاران است. معمولا پیش یا پس از هر رویداد ورزشی بزرگ ورزشکاران به دیدار علی خامنهای یا رئیس جمهور وقت برده میشوند تا به مشروعیت و محبوبیت آنها بخصوص نزد قشر جوان جامعه که بیشتر طرفدار ورزش هستند افزوده شود.
ارسال پیام سیاسی با ورزشکاران منتخب
شاید بتوان گفت که مهمترین وظیفه ورزشکاران منتخب حکومت در قبال استفاده از رانت حکومتی ارسال پیامهای سیاسی در شرایط خاص جامعه است. درواقع، هر زمان که جمهوری اسلامی احساس میکند که سناریوهای تبلیغاتیاش به پشتیبانی نیاز دارد، ورزشکاران حکومتی را در صف اول پخش پروپاگاندا قرار میدهد. نمونههایی از ارسال این پیامها عبارتند از:
مهدی ترابی یک ماه پیش از آبان خونین ۱۳۹۸
اعتراضات سراسری آبان ۹۸ که طی آن یکی از خونینترین سرکوبها و کشتارهای تاریخ معاصر ایران توسط جمهوری اسلامی علیه مردم رقم خورد، در بیست و چهارم آبان ۱۳۹۸ با افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین شعله ور شد. اما علیرغم اینکه قیمت بنزین یک شبه و در سکوت خبری گران شد، دستگاههای سرکوب و پروپاگاندا جمهوری اسلامی خود را برای جلوگیری و سرکوب اعتراضات آماده میساختند.
یکی از اقدامات دستگاه پروپاگاندا آماده کردن افکار عمومی برای شروع سناریو عدم مسئولیت علی خامنهای در گرانی بنزین و همچنین تاکید بر این مسئله بود که شرایط بد اقتصادی نتیجه عدم اجرا دستورات وی است.
در راستای همین تبلیغات، مهدی ترابی در روز ۲۸ مهر ۱۳۹۸ و در بازی هفته هفتم لیگ برتر فوتبال بین پرسپولیس و پیکان پس از گلزنی نوشتهای زیر پیراهن ورزشی خود را به نمایش گذاشت که برروی آن به فارسی و انگلیسی نوشته شده بود «تنها راه نجات کشور = اطاعت از رهبری». این حرکت مهدی ترابی علیرغم انتقادات مردم در فضای مجازی با استقبال رسانههای حکومتی همراه شد و خیلیها آن را حرکت خودجوش ترابی عنوان کردند.
تبلیغ حسین رضازاده و خداداد عزیزی برای انتخابات ریاست جمهوری
به دلیل ایجاد بنبست سیاسی و همچنین کشتار بزرگ حکومت در آبان ۹۸ انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ با تحریم اکثریت مردم ایران همراه شده بود. از این رو دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی از حداکثر توان خود برای کشاندن مردم پای صندوقهای رای استفاده میکرد.
از همین رو، حسین رضا زاده و خداداد عزیزی، وزنه بردار سابق و فوتبالیست سابق طرفدار حکومت، طی ویدئویی که از صدا و سیما مرتب پخش میشد از مردم خواستند که در انتخابات شرکت کنند. این اقدام رضازاده و عزیزی با انتقاد و حمله مردم ایران در فضای مجازی مواجه شد اما رسانههای حکومتی آن را حمایت ورزشکاران از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری عنوان کردند.
تجزیه طلب خواندن معترضین توسط نیما نکیسا
در جریان خیزش جهانی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۱، نیما نکیسا طی یک مصاحبه تلویزیونی معترضین را تجزیه طلب خوانده و مردمی که در کف خیابانها برای به دست آوردن حقوق اولیه خود مبارزه میکردند را دشمن ایران لقب داد. وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود اعتراضات مردم را به دعوای خانوادگی مابین فرزندان و پدر خانواده تشبیه کرد.
دیدار تیم ملی فوتبال پیش از جام جهانی ۲۰۲۲ با ابراهیم رئیسی
در تاریخ چهل و چند ساله جمهوری اسلامی، هرگز یک رویداد ورزشی بزرگ مثل جام جهانی فوتبال با اعتراضات مردمی همراه نبوده و در چنین زمانی مردم ایران بیش از هر زمان دیگری از ورزشکاران انتظار حمایت داشتند اما علیرغم حمایت جمع بزرگی از ورزشکاران نظیر الناز رکابی، پرویز برومند، سروش رفیعی، حسین ماهینی، مهرداد پولادی، علی کریمی، وریا غفوری، مهدی مهدوی کیا و علی دایی از خیزش جهانی ایرانیاین علیه جمهوری اسلامی، تیم ملی فوتبال پیش از اعزام به قطر برای شرکت در جام جهانی به دیدار ابراهیم رئیسی رفت.
این درحالی است که در دیدارهای تدارکاتی پیش از جام جهانی فوتبالیستهای تیم ملی بعد از گل زدن شادی نمیکردند و سعی میکردند خود را در کنار مردم نشان دهند.
دیدار تیم ملی فوتبال با رئیس دولت جمهوری اسلامی تقریبا آب پاکی را روی دست مردم ایران ریخت و نشان داد که تنها استعفا از تیم ورزشی جمهوری اسلامی یا شرکت در تجمعات اعتراضی در کنار مردم میتواند تعریفی از مردمی بودن یک ورزشکار باشد.
دیدار ورزشکاران تیم ملی فوتبال با ابراهیم رئیسی میتواند از دو نقطه نظر اهمیت بیشتری داشته باشد. مسئله اول این است که این دیدار میتواند به نوعی تلاش برای مشروعیت مطیعترین و نا مشروعترین رئیس جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی باشد. در جریان خیزش جهانی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی، شعارهای مردم همه اصل حکومت جمهوری اسلامی و علی خامنهای را هدف گرفته از نظر مردم حتی ابراهیم رئیسی در حد هدف شعار قرار گرفتن هم دارای مشروعیت نبوده است.
از طرف دیگر، شاهد این بودهایم که فوتبالیستهایی همچون پرویز برومند، حسین ماهینی و سروش رفیعی به دلیل شرکت در تجمعات ضد حکومتی یا حمایت از آنها از جانب نیروهای جمهوری اسلامی بازداشت شدهاند. این مسئله دیدار ملی پوشان با رئیس دولت جمهوری اسلامی را بیشتر تحت شعاع قرار داده و انتقادات به آنها را افزایش داد.
رفتار دوستانه بازیکنان تیم ملی فوتبال با ابراهیم رئیسی و صحبتهای آنها در جهت «تمام تلاش در زمین فوتبال و خوشحال کردن دل مردم» در شرایطی که هر چیزی جز سرنگونی جمهوری اسلامی کمترین اهمیت را از دیدگاه مردم ایران داشت تنها یک پیام برای کشورهای خارجی و طرفداران داخلی حکومت داشت آن هم این بود که شرایط در ایران «عادی» است.
آیا استفاده تبلیغاتی جمهوری اسلامی از ورزشکاران مهم است؟
شاید پیش از سرکوب خونین آبان ۹۸ توسط جمهوری اسلامی که به کشته شدن دستکم ۱۵۰۰ نفر و بازداشت حدود ۱۰ هزار نفر انجامید، دستگاه پروپاگاندا جمهوری اسلامی با تبلیغات از طریق ورزشکاران و دیگر سلبریتیهای حکومتی تا حدی موفق بود اما وقتی خشونت مرگبار حکومت به دیده میلیونها ایرانی رسید دیگر تبلیغات حکومتی جمهوری اسلامی از هر طریقی و در هر زمینهای کاملا بی فایده شد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که علاوه بر بیفایده بودن تبلیغات حکومتی از طریق ورزشکاران، این ورزشکاران هستند که با انتخاب حکومت، اعتبار و محبوبیت خود را در میان مردم از دست میدهند.