کتاب قلعه حیوانات معروفترین رمان جرج اورول، نویسنده بنام انگلیسی است که در آن به نقل داستان یک مزرعه با مدیریت حیوانات پرداخته میشود. این رمان که طعنه آمیز با اشاره به انقلاب کمونیستی در شوروی نوشته داشته است انقلاب حیوانات مزرعه علیه انسانها را حکایت میکند که نه تنها شرایط آنها بعد از انقلاب بهتر نمیشود بلکه بدتر نیز میشود. اما با اینکه این کتاب با الهام از انقلاب کمونیستی شوروی نوشته شده است، داستان آن شباهتهای زیادی به حکومت جمهوری اسلامی نیز دارد که در این مقاله به آنها اشاره خواهیم کرد.
شباهتهای کتاب قلعه حیوانات و جمهوری اسلامی
در ادامه این مقاله به بخشهایی از کتاب قلعه حیوانات اشاره خواهد شد که بیشترین شباهت را به دیکتاتوری جمهوری اسلامی دارند. علیرغم اینکه شاید خط به خط این کتاب را بتوان به عنوان سرگذشت جمهوری اسلامی توصیف کرد اما سعی شده است به برجستهترین شباهتها پرداخته شود.
انقلابی که به خطا رفت
در کتاب قلعه حیوانات بیرون کردن انسانها از مزرعه با هدف بهبود زندگی حیوانات صورت میگیرد و قرار میشود که بعد از انقلاب علیه انسانها، همه حیوانات با یک دیگر برابر باشند و هیچ کس نسبت به دیگری برتری نداشته باشد. همه یک اندازه کار کنند، حاصل زحمت آنها به تاراج نرود و هیچ کس حق نداشته باشد دیگری را بکشد یا به سایرین آسیب بزند. اما با این وجود، خوکها که رهبری انقلاب را بر عهده داشتند رفته رفته تمام قدرت را مال خود میکنند و از سایر حیوانات مزرعه در راستای اهداف خود استفاده میکنند.
در جمهوری اسلامی هم دقیقا همین اتفاق افتاد. گروه بزرگی از انقلابیون ۵۷ گمان میکردند که پس از سرنگونی حکومت پادشاهی، تحت رهبری روح الله خمینی و سایر روحانیون شیعه به آزادی سیاسی دست خواهند یافت. دانشجویانی که برای تحصیل به کشورهای آزاد سفر کرده بوند این تصور را داشتند که با انقلاب اسلامی یک نظام سیاسی آزاد مثل کشورهایی که در آنها درس خوانده بودند ساخته خواهد شد. اما همه این گمانها و تصورات به خطا رفت و در حقیقت، همان آزادیهایی که در دوران پهلوی وجود داشت نیز تحت حکومت جمهوری اسلامی از ایرانیان سلب شد.
وضعیت اقتصاد، آموزش، بهداشت، فرهنگ و هرآنچه که برای جامعه امروز مهم به شمار میرود نسبت به قبل از انقلاب ۵۷ با افت همراه شد و به هیچ عنوان شرایط بعد از انقلاب اسلامی برای ایرانیان بهتر نشد.
انقلاب فرزندان خود را میخورد
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک کتاب مزرعه حیوانات و جمهوری اسلامی به چگونگی رفتار آنها با افرادی برمیگردد که دیگر برای نظام مفید نیستند و یا با رهبر مخالفت کردهاند. در مزرعه حیوانات زمانی که یکی از خوکها به نام اسنوبال با خوک دیگر که ناپلئون نام دارد مخالفت میکند، ناپلئون سگهای خود را به دنبال اسنوبال میفرستد و در نهایت او از مزرعه فراری میکند. همچنین زمانی که اسب زحمتکش مزرعه به نام باکسر پیر و مریض میشود، به دستور خوکها از مزرعه بیرون برده شده، به قتل رسیده و به غذای سگ تبدیل میشود.
مقامات جمهوری اسلامی نیز بهتر از خوکها با مخالفان خود رفتار نمیکنند؛ حتی اگر این مخالفان از انقلابیون سابق باشند. طی چهل چند سال حکومت این نظام دیکتاتوری به خوبی شاهد بودیم که فرزندان انقلاب توسط خود انقلاب خورده میشوند. ابوالحسن بنی صدر، نخستین رئیس جمهور جمهوری اسلامی، توسط روح الله خمینی از مقام خود عزل شد و مجبور به ترک ایران شد.
صادق قطب زاده، دست راست خمینی در پاریس، قصد کودتا علیه حکومت اسلامی را داشت و بعد از دستگیری در این رابطه اعدام شد. میر حسین موسوی، نخست وزیر محبوب روح الله خمینی، در جریان انتخابات ۱۳۸۸ به نتیجه این انتخابات معترض شد و از آن زمان به اتفاق همسر خود در بازداشت خانگی به سر میبرد.
همه چیز تقصیر دشمن است
زمانی که اسنوبال از مزرعه حیوانات فرار کرد، خوکهای رهبر به سایر ساکنین مزرعه میگفتند که او شبانه میآید و در مزرعه خرابکاری میکند. هر خرابکاری کوچک یا بزرگی تقصیر اسنوبال بود. حتی زمانی که کلید یکی از انبارها گم شد، خوکهای رهبر اسنوبال را مقصر آن دانستند اما این کلید بعدا در مزرعه پیدا شد.
در جمهوری اسلامی هم چنین است! از قطعی برق گرفته تا آلودگی هوا و حتی کمبود آرد در نانوایی، مقامات جمهوری اسلامی همه اینها را به گردن دشمن میاندازند. حتی زمانی که مردم ایران به صلح آمیزترین حالت ممکن تظاهرات میکنند، این مسئله از سوی شخص علی خامنهای و سایر مقامات جمهوری اسلامی به دشمن ربط داده میشود.
اگر ما برویم هیولای قبلی برمیگردد
در کتاب قلعه حیوانات همواره شاهد این بودیم که خوکها در ازای هرگونه کمی و کاستی به حیوانات مزرعه یادآوری میکردند که آنها را از شر هیولایی به اسم انسانها نجاد دادهاند و اگر حیوانات تمام دستورات خوکها را اجرا نکنند ممکن است که دوباره به دوران انسانها برگردند.
مقامات و دستگاه پروپاگاندا جمهوری اسلامی حتی بعد از چهل و چند سال حکومت هنوز هم به سراغ حکومت پهلوی میرود و از آن بدگویی میکنند.
صرف نظر اینکه عموم جامعه نسبت به دوران قبل از انقلاب ۵۷ چه دیدگاهی دارند، جمهوری اسلامی تلاش میکند که حکومت پهلوی را یک «هیولای بی رحم» معرفی کند و از این طریق به وجود آمدن خود را توجیه کند. این حکومت دیکتاتوری ۴۴ سال را زمان کافی برای اثبات خود نمیداند و هر بار که إحساس خطر میکند و یا هر بار که در جایی مردم معترض میشوند، هیولای خود ساختهاش را به مردم یادآوری میکند.
ما همیشه پیروز هستیم
ساکنین مزرعه حیوانات بعد از سالها تلاش و تحمل سختیهای مختلف، سرانجام توانسته بودند آسیاب بادی مورد نظرشان را بسازند اما با حمله انسانها این آسیاب بادی تخریب میشود و در جریان حمله شمار قابل توجهی از حیوانات مزرعه کشته میشوند.
سرانجام حیوانات موفق میشوند انسانها را از مزرعه خود بیرون کنند اما این حجم از تلفات و آسیاب تخریب شده باعث میشود تا حیوانات نا امیدانه یک دیگر را نگاه کنند. در این لحظه، یکی از خوکها به میان حیوانات آمده و جنگ رخ داده را «پیروزی» میخواند. او آسیابی که چندین سال برایش زحمت و سختی کشیده شده بود و همچنین کشته شدن حیوانات را مهم ندانسته و تاکید میکند که فقط بیرون کردن کردن انسانها مهم است!
در جریان جنگ ۸ ساله ایران و عراق، ایرانیان زیادی به دلیل سیاستهای جنگ طلبانه روح الله خمینی، تاکتیکها و اهداف اشتباه جنگی و همچنین تاکید بر ادامه جنگ از سوی خمینی، جان خود را از دست دادند. اما با این حال، شخص خمینی جنگ ۸ ساله را «نعمت» نامید و سایر مقامات جمهوری اسلامی نیز همیشه این حادثه تلخ در تاریخ ایران را با خوشحالی «پیروزی» نامیدند.
البته این موضع جمهوری اسلامی تنها محدود به جنگ ۸ ساله نیست و هر زمان که اتفاقی در ایران رخ میدهد مقامات نظام شعار پیروزی سر میدهند. وقتی کرونا جان ایرانیان را میگیرد و خبری از واکسن نیست، جمهوری اسلامی پیروز است. وقتی اسرائیل دانشمندان هستهای نظام را در داخل کشور ترور میکند یا اسناد محرمانه را به سرقت میبرد، جمهوری اسلامی پیروز است.
وقتی سنگینترین تحریمها علیه ایران اعمال میشوند و اکثریت جمعیت یک ملت ۸۰ میلیونی فقیر میشوند، جمهوری اسلامی پیروز میشود. وقتی مردم به خیابانها میآیند و برای سرنگونی نظام تلاش میکنند اما توسط نیروی سرکوب تا دندان مسلح کشته میشوند، بازهم این جمهوری اسلامی است که به خیال خود پیروز شده است.
اعتراف کنید که گناهکار هستید و مجازات حق شماست
در بخشی از کتاب قلعه حیوانات، ناپلئون به عنوان رهبر مزرعه، تعدادی از حیوانات را به خیانت محکوم کرده و توسط سگهایش آنها را مجبور میسازد تا به گناهان خود اعتراف کنند و خود را لایق مجازات بدانند.
در جمهوری اسلامی شکنجه مخالفان سیاسی از ابتدای بازداشت و حتی هنگام بازداشت شروع میشود. زندانیان اینقدر شکنجه میشوند که بر علیه خود اعتراف کنند و خود را لایق مجازات تعیین شده توسط قضات واست جمهوری اسلامی بدانند. این کار با هدف بخش پروپاگاندا و قانع کردن گروهی افراد ساده نگر که هنوز به اعتراف اجباری به عنوان مدرک نگاه میکنند انجام میشود.
دروغگویی و تحریف تاریخ
ناپلئون، رهبر حیوانات مزرعه و سر دسته خوکها، در ابتدا با ساخت آسیاب بادی در مزرعه مخالف بود و به همین دلیل بود که اختلاف او با اسنوبال آغاز شد. همچنین اسنوبال، در نبرد نخست با انسانها از خود رشادتهای زیادی نشان داده بود و حتی با وجود اینکه تیر خورده بود به مبارزه ادامه داده و پس از پایان جنگ نیز به اون مدال شجاعت اعطا شده بود. با این وجود، به مرور زمان و با قبضه کردن قدرت توسط ناپلئون، هم مخالفت رهبر با ساخت آسیاب بادی انکار شد و هم رشادتهای اسنوبال در جنگ.
اتفاق مشابه مزرعه حیوانات بارها در تاریخ جمهوری اسلامی رخ داده است. همواره جمهوری اسلامی تاریخ را بر علیه خود تغییر داده و حقایق بسیار آشکار را انکار کرده است. به عنوان مثال، در اوج همه گیری بیماری کرونا و در زمانی که حتی یک روز تاخیر در وارد کردن واکسن منجر به کشته شدن صدها ایرانی میشد، علی خامنهای دست خود را بالا گرفت و ورود واکسنهای معتبر را به داخل کشور ممنوع کرد. بعدها با بالاتر رفتن آمار جانباختگان، مقامات و دستگاه پروپاگاندا جمهوری اسلامی تلاش کردند تا نقش آشکار و مستقیم علی خامنهای در ممنوع کردن واکسن کرونا برای ایرانیان را انکار کنند!
سرکوب و جنایت جنگی در سوریه به بهانه مبارزه با داعش، انکار خدمات و پیشرفتها در دوره پهلوی، انکار جلوگیری روحانیت شیعه از هر نوع پیشرفت و همچنین دست بردن در کتب درسی تاریخی به نفع روسیه از جمله دروغگوییها و تحریفات تاریخ چهل و چند ساله جمهوری اسلامی به شمار میرود.
مردم مقصرند و همیشه حق با رهبر است
باکسر، اسب تنومند و زحمتکش مزرعه دو جمله را به واسطه رهبری خوکها آموخته بود و آنها را تکرار میکرد: «بیشتر کار میکنم» و «ناپلئون همیشه درست میگوید». با اتکا به جمله اول، خوکها هرچقدر که میخواستند از سایر حیوانات کار میکشیدند و در مواقعی که حق آنها را میخوردند از جمله دوم برای توجیه کار خود استفاده میکردند و میگفتند که دستور رهبر است و او همیشه درست میگوید.
مردم ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی نیز همیشه مقصر هستند.
اگر دلار گران شود، دلیل آن خرید بیش از حد دلار توسط مردم است. اگر بیماری کرونا شیوع پیدا کند این مردم هستند که نکات بهداشتی را رعایت نکردهاند! اگر منابع طبیعی نابود شده یا خشک سالی محصولات کشاورزی را نابود کند، این مردم هستند که در مصرف زیاده روی کردهاند یا به اندازه کافی عبادت نکردهاند!
همچنین رهبر جمهوری اسلامی نیز همانند سر دسته خوکها همیشه درست میگوید و حق با او است. اون سیاست ابلهانه اقتصاد مقاومتی را ابلاغ کرده و علیرغم اینکه کاملا مشخص است که این سیاست به تباهی میانجامد، تمام دستگاههای اجرایی و تبلیغاتی نظام برای اجرای این سیاست بسیح میشوند.
علی خامنهای در جریان خیزش انقلابی ایرانیان علیه حکومتش در سال ۱۴۰۱ این خیزش را با عبارت بی مفهومی مانند «جنگ ترکیبی» توصیف کرده و بلافاصله همه دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی و مقامات این نظام نیز آن را تکرار کرده و حتی به کارشناسی آن پرداختند!!!