همه ایران در جریان خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی به پا خواست اما شهرهای کردنشین کشور در طول ۸۰ روزی که از این خیزش میگذرد مقاومت بیشتری از خود در مقابل جمهوری اسلامی نشان داده و نوعی به الگو سایر شهرهای ایران برای به پیروزی رساندن انقلاب آزادیخواهانه ۱۴۰۱ تبدیل شدهاند.
اما در این ۸۰ روز در مناطق کردنشین ایران چه گذشت؟ جمهوری اسلامی چه جنایاتی را علیه کردها انجام داد؟ کدام شهرها بیشترین سرکوب را به جان خریدند؟ در ادامه این مطلب با نگاهی به ۸۰ روز مقاومت کردها در مقابل جمهوری اسلامی به این سوالات پاسخ خواهیم داد.
مقاومت کردها مقابل جمهوری اسلامی
علاوه بر استانهای کردستان و کرمانشاه، بخش بزرگی از جمعیت استانهای ایلام، آذربایجان غربی و خراسان شمالی را نیز کردها تشکیل میدهند. اکثریت این مناطق کردنشین به سبب موقعیت جغرافیایی خود در جنگ ۸ ساله ایران و عراق نیز تحت شدیدترین حملات نظامی ارتش عراق قرار گرفتند و نقش بسیار مهمی در پیروزی ایران در این جنگ ایفا کردند. حالا اما کردها بار دیگر به نماد مقاومت ایران تبدیل شده و مثل همه ایران مقابل دیکتاتوری دینی جمهوری اسلامی قد علم کردهاند.
خاکسپاری مهسا امینی و شعار زن زندگی آزادی
بعد از قتل حکومتی مهسا امینی خشم گستردهای بر همه ایران علیه جمهوری اسلامی و دیکتاتوری دینی ۴۳ سال گذشته سایه انداخت اما جرقه خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی از سقز و مراسم خاکسپاری مهسا امینی شروع شد. ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در این مراسم که در آرامستان آیچی شهر سقز برگزار شد، مردم شعار مرگ بر دیکتاتور و شعار زن زندگی آزادی سر دادند. همچنین، فردی ناشناس بر روی مزار مهسا امینی به زبان کردی نوشت که «ژینا جان تو نمیمیری، نام تو رمز میشود».
در روز خاکسپاری و روزهای بعد بازار سقز شاهد اعتصاب سراسری بازاریان شد و مردم در معابر اصلی شهر از جمله مقابل فرمانداری سقز تجمعات ضد حکومتی برگزار کردند. بنابر گزارشها و ویدیوهای ارسال شده از این شهر، نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی بدون هیچ هشدار قبلی به صورت مستقیم به مردم معترض شلیک کردن.
گسترش تجمعات به سنندج
سنندج دومین شهر کرد نشینی بود که به خیزش سراسری ۱۴۰۱ پیوست و مردم این شعر از همان روز خاکسپاری مهسا امینی با شعار مرگ بر دیکتاتور و زن زندگی آزادی در خیابانها تجمع کردند. در تجمعات سنندج نیز همانند سقز رژیم جمهوری اسلامی با شلیک مستقیم به معترضان پاسخ داد.
بازاریان سنندج مانند سقز از روز اول اعتراضات در این شهر دست به اعتصاب زده و هم اکنون که در روز هشتادم خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی هستیم همچنین اعتصاب در این دو شهر ادامه دارد. در روز اول تجمعات در سقز دستکم ۴۰ معترض بازداشت و ۳۰ نفر زخمی شدند که از این زخمیها حال ۵ نفر از آنها وخیم گزارش شده بود اما اطلاعاتی از وضعیت سلامت آنها در دسترس نیست.
اعتصابات مهاباد و بوکان
دو روز پس از قتل حکومتی مهسا امینی، تمام بازاریان شهرهای مهاباد و بوکان نیز به اعتصابات سراسری پیوسته و کرکره مغازههای خود را پایین کشیدند. ماموران امنیتی جمهوری اسلامی پس از گسترش اعتصابات سراسری به مهاباد و بوکان کسبه را تهدید و تحت فشار قرار دادند اما کسبه مهاباد و بوکان تحت هر شرایطی به اعتصاب خود ادامه دادند. اعتصابات سراسری در مهاباد و بوکان با برگزاری تجمعات گسترده آغاز شد و تا روز هشتادم و علیرغم سرکوب گسترده و خونین، کماکان مردم این دو شهر در خیابانها حضور دارند.
اعتصاب و اعتراضات سراسری کردها
علاوه بر مهاباد، بوکان، سنندج و سقز، شهرهای کرمانشاه، سردشت، مریوان، اشنویه، جوانرود و تقریبا تمام شهرهای کرد نشین از ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ به اعتصابات سراسری پیوسته و زمینه اعتراضات در این شهرها به وجود آمد. حالا دیگر تمام شهرهای کردنشین به اعتراضات پیوستهاند.
معترضان برای جلوگیری از سرکوب در خیابانهای شهر مانع قرار میدهند و ماموران حکومتی به صورت مستقیم به معترضان شلیک میکنند. سقز، سنندج و اشنویه مرکز تجمعات هستند و علیرغم شلیک مستقیم و به قصد کشت توسط ماموران حکومتی، همچنان جمعیت معترضان رو به افزایش است.
تخلیه چند روزه اشنویه از نیروهای امنیتی
شبانگاه دوم مهرها ۱۴۰۱ ناگهان اخباری از شهر اشنویه ناشی از فرار نیروهای حکومتی از این شهر منتشر شد. بعد از انتشار این خبر، ویدئوهایی نیز از حضور بی شمار معترضان در خیابانها و اماکن دولتی منتشر گردید که نشان میداد کنترل شهر به طور کامل در دست معترضان افتاده است.
از سوم مهر حمله نیروهای سپاه پاسداران به اشنویه آغاز شد و براساس گزارشها از سلاحهای جنگی سنگین بر علیه معترضان استفاده شد. در اثر این حملات که در قطعی کامل اینترنت صورت گرفتند، دهها نفر از معترضان کشته و نزدیک به ۱۰۰ نفر زخمی شدند. با وجود سرکوب خونین و تیراندازی به قصد کشت به سمت معترضان و همچنین حمله نیروهای بسیج و سپاه پاسداران به خانههای شهروندان کماکان اعتراضات در خیابانهای اشنویه ادامه داشته و بازار شهر در اعتصاب کامل به سر میبرد.
آیین چهلم مهسا امینی
با گذشت بیش از یک ماه از خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی مراسم چهلمین روز درگذشت مهسا امینی یک نقطه عطف در این خیزش به حساب میآمد. گروهها و جناحهای مختلف مخالف جمهوری اسلامی برای این روز در سراسر ایران فراخوان عمومی صادر کرده بودند و همانند هر زمان دیگری شهرهای کردنشین آماده برگزاری تجمع ضد جمهوری اسلامی بودند.
روز ۴ آبان آیین چهلم مهسا امینی در آرامستان آیچی برگزار شد. تا شب قبل از مراسم، خانواده امینی از طرف نهادهای حکومتی تحت فشار بودند تا بیانهای مبنی بر عدم برگزاری مراسم صادر کنند اما این فشارها با مقاومت خانواده همراه شد.
نیروهای حکومتی جمهوری اسلامی در روز مراسم راههای منتهی به آرامستان آیچی را مصدود ساختند اما مردم با پای پیاده خود را به آرامستان رساندند. جمعیتی که روانه آرامستان میشد قابل شمارش نبود و علاوه بر خود سقز و سایر شهرهای کردنشین، مردم از سراسر ایران خود را به سقز و آرامستان آیچی رسانده بودند.
در سر مزار مهسا حرفی از عزاداری مذهبی نبود و مردم بر علیه جمهوری اسلامی و علی خامنهای شعار به سر دادند. در این روز علاوه بر آرامستان آیچی، کل ایران بر علیه جمهوری اسلامی و علی خامنهای تجمع کرده و علیرغم سرکوب خیلی شدیدتر شهرهای کردنشین، این مناطق نیز دست به تجمع ضد حکومتی و اعتصاب زده و در مقابل نیروهای حکومتی مقاومت کردند.
سرکوب وحشیانه و مقاومت بیشتر کردها
تا قبل از چهلم مهسا امینی، مقامات حکومتی جمهوری اسلامی و سرکردههای نیروهای سرکوب تقریبا هر هفته پایان تجمعات ضد حکومتی مردم ایران را اعلام کردند اما با وجود سرکوب خونین، شمار آزادیخواهان ضد جمهوری اسلامی در سراسر ایران و بویژه مناطق کردنشین افزایش یافت.
پوکه دوشکا در مهاباد
تشدید سرکوبها در اواخر آبان ماه ۱۴۰۱ به اوج خود رسید. از روز ۲۵ آبان گردانهای زرهی سپاه پاسداران مجهز به تانک و دوشکا به شهرهای مهاباد، سنندج، سقز، جوانرود و پیرانشهر حمله کردند. نیروهای حکومتی در در حملات خود به مردم آزادیخواه این شهرها شعارهایی نظیر «حیدر حیدر» و «لبیک یا خامنهای » سر میدادند.
در این حملهها تقریبا هیچ کدام از ماموران حکومتی به تفنگهای پینت بال یا ساچمهای مجهز نبودند و تمام نیروها از گلولههای جنگی استفاده میکردند. تانکهای سپاه پاسداران برای ایجاد رعب و وحشت در سطح شهرها رژه میرفتند و از پشت وانتهای نظامی با دوشکا به سمت مردم شلیک میشد. گزارشها از مهاباد و پیرانشهر حاکی از این بود که از گلولههای «توخالی» یا همان «شکفته شونده» به سمت مردم شلیک شدهاند.
این گلولهها بعد از ورود به بدن فرد چند تکه شده یا تغییر شکل میدهند تا میزان کشندگی آنها افزایش پیدا کند.
علاوه بر شلیک مستقیم به معترضان در خیابان، نیروهای حکومتی به خانههای مسکونی شلیک کور میکردهاند و با حمله به داخل خانهها جوانان را بازداشت کرده و اقدام به تخریب خانه کردهاند.
از فاصله ۲۵ مهر تا ۵ آذر دستکم چهل نفر در مهاباد، جوانرود و پیرانشهر به دست نیروهای حکومتی کشته شده و صدها نفر زخمی شدند. تنها در این بازه زمانی تعداد بازداشتیها از ۱۰۰۰ نفر عبور کرده اما آمار واقعی بیشتر از این تعداد است.
عکس تعدادی از جانباختگان جوانرود دوشنبه ۳۰ آبان
بنابر گزارشات رسیده از کادر درمان، نیروهای حکومتی پس از زخمی شدن مردم از ارائه درمان به آنها جلوگیری کرده و حتی به آمبولانسهای حمل کننده زخمیها نیز حمله میکردند. در تصویر زیر حلقه مردمی بعلاوه کادر درمان را برای جلوگیری از حمله نیروهای حکومتی به آمبولانس در جوانرود مشاهده میکنید.
کلام آخر
در زمان نگارش این مطلب تعداد کشتههای کرد در جریان خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی دستکم به یکصد نفر رسیده اما مقاومت همه مردم ایران بویژه کردها در مقابل جمهوری اسلامی کماکان ادامه دارد و علیرغم سرکوب و جنایات وحشیانه نیروهای حکومتی، بعید به نظر میرسد که شعله اعتراضات ضد حکومتی علیه جمهوری اسلامی خاموش شود. کردها نیز همانند همه ایران دلایل زیادی برای تنفر از جمهوری اسلامی دارند و با کشتار و جنایت بیشتر حکومتی، انگیزه مردم ایران برای سرنگونی این رژیم دیکتاتوری بیشتر میشود.